• دوشنبه تا شنبه: 10:00 - 16:00 / یکشنبه تعطیل است

وحده لاشریک له

معنی وحده لاشریک له - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید

به خواندن ادامه دهید

فرقان

بیانگر ( حق و باطل ) برگزیده. فرقان : فرقان در لغت به معنی وسیله تمیز حق از باطل است و بطور کلی هر چیزى که حق را از باطل ، مشخص سازد ، فرقان نام دارد و لذا روز جنگ بدر در قرآن به عنوان یوم الفرقان ...

به خواندن ادامه دهید

فرهنگ معین

فرهنگ معین یکی از فرهنگ‌های مهم واژگان فارسی است. نویسنده این فرهنگ دکتر محمد معین بوده و ناشر آن انتشارات امیرکبیر است. این فرهنگنامه اولین بار در سال ۱۳۵۰ پس از فوت دکتر محمد معین با همت ...

به خواندن ادامه دهید

معنی برین | لغت‌نامه دهخدا | واژه‌یاب

و رجوع به علم برین شود. - || نام کتابی بوده از تصانیف پادشاه کامل خردمند، تهمورث ملقب به دیوبند، و معنی ترکیبی آن یعنی عقل اول ،چه فرهنگ به معنی عقل است و بر بالاترین همه عقول و آن نیز اول همه است ...

به خواندن ادامه دهید

موصی له

در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... موصی له:موصی به معنی کسی که وصیت میکند و له که به آن اضاف شود به این معنی میشود که کسی که درحقش وصیت شده مالی بهش می رسد ...

به خواندن ادامه دهید

معنی له | لغت‌نامه دهخدا

معنی واژهٔ له در لغت‌نامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژه‌یاب ... فرهنگ‌ها:: لغت‌نامه ... این جست‌وجو را در فرهنگ‌های دیگر انجام دهید.

به خواندن ادامه دهید

مستند

بپرس. سوالت رو اینجا بپرس همه سوال ها. معنی مستند - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید.

به خواندن ادامه دهید

اله

معنی اله - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... آ له*اله*::در زبان لری بختیاری به معنی سرخ کم رنگ. aloh.

به خواندن ادامه دهید

دیکشنری فارسی به فارسی

فرهنگ لغت فارسی. فرهنگ واژگان، فرهنگ لغت، واژه نامه، لغت نامه، فرهنگ یا فرهنگنامه کتابی است که در آن معانی واژه های یک زبان معین با توضیحات مربوط به ریشه شان، تلفظ شان، یا اطلاعات دیگر مربوط به آنها به ترتیب حروف الفبای ...

به خواندن ادامه دهید

لنا

از نام هایی مانند آلنا و هلنا گرفته شده و ریشه های لاتین ، عربی و هندی دارد. این در زبانهای مختلف به معنای "مهربان" یا "جذاب" است. لنا : نور - پرتو نور - درخشان - فقط برای ما - نمکین . یعنی فرشته کوچک ...

به خواندن ادامه دهید

ترجمه و معنی نسل های زیادی در فرهنگ لغت همه فارسی فارسی-عربی

معنی نسل های زیادی تعریف کلمه نسل های زیادی در فرهنگ لغت آنلاین المعانی مبحث مورد جستجو موضوع همه است در فرهنگ لغت فارسی فارسی-عربی فرهنگ لغت جامعی که شامل معنی لغات و جملات عربی میشود. صفحه 1

به خواندن ادامه دهید

دیکشنری آنلاین آبادیس

دیکشنری. دیکشنری (Dictionary) که گاهی اوقات به عنوان یک واژه نامه، فرهنگ لغت، لغت نامه یا فرهنگنامه شناخته می شود، مجموعه ای از کلمات در یک یا چند زبان خاص است، که اغلب بر اساس حروف الفبا مرتب سازی می شود، و ممکن است شامل ...

به خواندن ادامه دهید

معنی له در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

معنی له در دهخدا, معنی له در فرهنگ معین, معنی له در فرهنگ عمید, له در حل جدول, مترادف و متضاد له, معنی له در زبان مازندرانی, معنی له در فرهنگ هوشیار ... (لغت نامه ٔ اسدی ذیل لغت جخش). || سیلاب. (به لهجه ...

به خواندن ادامه دهید

معنی له | لغت‌نامه دهخدا | واژه‌یاب

لغت‌نامه دهخدا. له . [ ل َه ْ ] (اِ) شراب . باده ٔ انگوری . شراب انگوری . (برهان ) : هرچه بستاند از حرام و حرج. از بهای نماز و روزه و حج. یا به له یا به منگ صرف کند.

به خواندن ادامه دهید

له له

معنی له له - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید

به خواندن ادامه دهید

اخوت

اُخُوَّت (در لغت به معنی برادری) اصطلاحی عرفانی و از ارکان سلوک صوفیان. مشایخِ شماری از فرقه ها، از دیرباز، میان هر دو سالکی که تحت تربیت یکی از دو دسته اسماء جلالیه، یا جمالیّۀ (← اسماء الحسنی) حضرت حق باشند، و ازاین رو ...

به خواندن ادامه دهید

معنی له | لغت نامه دهخدا | پارسی ویکی

معنی واژه له در لغت نامه دهخدا در پارسی ویکی ... (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6). تعداد نمایش: « قبلی صفحه ۱ از ۶ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ...

به خواندن ادامه دهید

مکنت

بپرس. سوالت رو اینجا بپرس همه سوال ها. معنی مکنت - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید.

به خواندن ادامه دهید

جمله

در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... معنی لَهُ: برای او - برای اوست - فقط برای اوست ( اگر ابتدای جمله بیاید) ریشه کلمه: جمل (۱۱ بار) اجزاء جمع شده. در اقرب الموارد هست چرا قرآن همه یکبار به ...

به خواندن ادامه دهید

معنی له در فرهنگ لغت

له - معنی در دیکشنری آبادیس. له - معنی در دیکشنری آبادیس له مترادف له فارسی به انگلیسی to him, for him, pro, pole, polander, crushed, trod, squashy, trod upon مترادف ها pro (حرف اضافه) بخاطر، له لغت نامه دهخدا له.

به خواندن ادامه دهید

معنی واژه | لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا. واژه . [ ژَ / ژِ ] (اِ) به لغت زند و پازند به معنی کلمه باشد که لفظ است و آن از دو حرف یا بیشتر مرکب میشود. (ازبرهان ). واژه کلمه را گویند. (رشیدی ). پهلوی : واچک (قول و کلام )، مرکب از واچ ...

به خواندن ادامه دهید

معنی له | فرهنگ فارسی معین | واژه‌یاب

(لِ) (ص .) کوبیده و نرم شده . خرید اشتراک. افزودن واژه

به خواندن ادامه دهید

ادلی

آدلی ( Adlı ) نام پسرانه ترکی به معنی نامدار. آدلی ریشه ترکی دارد چرا که اسم و نام در زبان ترکی " آد" است و لی صفت انتساب می باشد. پسرانه آدلی. دخترانه آدلیا. این اسم ، یک اسم دخترانس نه پسرانه. معنی ...

به خواندن ادامه دهید

کمر

کمر یا کجکمر یا لومبار ( lumbar ) ( در فرهنگ فارسی معین و لغت نامه دهخدا) ناحیه ای از تنه است که از بالا محدود به سطح افقیست که از کنار تحتانی دوازدهمین زوج دنده های قفسهٔ سینه می گذرد و از پایین محدود به سطحی افقی می شود که از ...

به خواندن ادامه دهید

معنی ناموس | لغت‌نامه دهخدا | واژه‌یاب

هو الشرع الذی شرعه اﷲ. (تعریفات ) : یکی روز بود که عیسی تعلیم میداد معتزله نشسته بودند و او ناموس می آموزانید. (ترجمه ٔ دیاتسارون ص 50 ). یهودیان گفتند که ناموس داریم در ناموس ما مرگ بر وی واجب است ...

به خواندن ادامه دهید

معنی کوشا | لغت‌نامه دهخدا | واژه‌یاب

کوشا. (نف ) جد و جهد کننده و کوشش نماینده . (ناظم الاطباء). کوشنده . سعی کننده . مقابل تنبل و کاهل . (فرهنگ فارسی معین ). ساعی . جاهد.

به خواندن ادامه دهید

لغت نامه دهخدا | دیکشنری آنلاین پارسی ویکی

استفاده، تکثیر و به اشتراک گذاری اطلاعات پارسی ویکی با ذکر منبع آزاد است. لغت نامه دهخدا به صورت آنلاین با قابلیت جستجو و مرور سریع واژگان فارسی به همراه سامانه توسعه و افزودن و ویرایش واژه و ...

به خواندن ادامه دهید

له

فرهنگ واژه های سره. یک معنی دیکر هم دارد یعنی له شده و فروپاشیده. بر له یعنی بر نفع. بر علیه یعنی بر ضرر. لهِ بر نفع او. علیه بر ضرر او. برای او ، به نفع. برای اوست. لَه: درگویش بختیاری ب معنی جای ...

به خواندن ادامه دهید

بله

بلاهت. بلاهة. || در اصطلاح علم اخلاق ، طرف تفریط است در حکمت و عبارت از تعطیل این فوت بود به اراده نه از روی خلقت ، و بالجمله طرف تفریط حکمت را بله گویند. ( از فرهنگ علوم عقلی از اخلاق ناصری ص 83 ).

به خواندن ادامه دهید

معنی له | واژه‌یاب

جست‌وجوی «له» در لغت‌نامه‌های دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.

به خواندن ادامه دهید